علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 10 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

ختم صلوات

سلام دوستان اگر می شود لطف بفرمایید برای شادی روح پدر ِ عزیز ِ دوست ِ خوبمون " آرام جان " یک فاتحه و یا یک صلوات بفرستید. با تشکر- mahtab ...
9 ارديبهشت 1393

یک توضیح ...

سلام دوستان از اونجا که متاسفانه  تعداد اسامی وبلاگهایی که میشه در نی نی وبلاگ در بخش ِ پیوندهای روزانه قرار داد محدوده و خوشبختانه تعداد دوستانم بیشتر از اونیه که بتونم اسم وبلاگ همشون رو اینجا قرار بدم و در ضمن  آدرس وبلاگ دوستان همیشگی رو حفظم باید بگم اسامی وبلاگهایی که درحال حاضر در پیوندهای وبلاگمون میبینین مربوط به وبلاگهاییست که خیلی زیاد نمیتونم بهشون سر بزنم اما درعین حال دوست دارم آدرسشون رو داشته باشم. با تشکر-mahtab   پی نوشت: البته از اونجا که اخیرا نی نی وبلاگ کلی پیشرفت داشته  مطمئنم این مشکل هم به همین زودی ها به دست ِ مدیریت توانمند و فعال نی نی وبلاگ برطرف می شه. ...
7 ارديبهشت 1393

سه گانه های یه کم خنده دار *

از خونه که زدیم بیرون با کالسکه ای رو به رو شدیم با یک عدد نی نی در داخلش، منتظر بودم پسری بهش اشاره کنه و بگه "نی نی" که در کمال تعجب شنیدم میگه "می می، می می" (دقت دارید که پسر ما معمولا همه چیز رو دوبار تکرار میکنه)، خوب که دقت کردم دیدم نی نیه داشت پستونک میخورد 1 .   بعد از صحبت کردن باهاش و گذاشتن سطلی پر از اسباب بازی در مقابلش و نشوندنش در برابر تی وی، خوشحال از اینکه  دنبالم راه نیفتاد  هنوز  پاهایم را به  ح م  ا م نگذاشته  شروع کرد به داد زدن و "مامان دی ، مامان دی" گفتن، با این تصور که پشیمون شده و داره میگه بیا بیرون در رو باز کردم، دیدم با اشاره ی دستش همراهِ فریاد زدنش تلفنی که داره خودشو ...
7 ارديبهشت 1393

حال ِ من دست خودم نیست

خدایا نگذار خستگی و بی حوصلگی و ناراحتی و درگیری فکری  و یا هر حالت ِ نفسانی و شیطانی دیگر باعث ِ بدرفتاری ام با دیگران بشه،   دیگرانی که گاهی بدون  داشتن ِ کوچکترین دخالت و تاثیری در وضع و حال ِ بد ِ من،  پنهانی و مظلومانه قربانی بدخلقی ام می شوند. همینطور اونهایی که شاید نشناسمشون و به چشم ندیده باشمشون اما حال و احوال ِ من در کم ضررترین وضعیت ممکن میتونه حال خوبشونو عوض کنه. و حتی دیگرانی که شاید خیلی اوقات خودشون بودن که  بذر  ِ اون حال رو در من کاشته اند،   پی نوشت: یا محول الاحوال دستم رو رها مکن که  حال من دست خودم نیست .     ...
6 ارديبهشت 1393

هدیه ی روز مادر

 این به علاوه ی   این و این   هدیه ی روز زن امسال از طرف همسرم به من بود ، و  این یکی  هم هدیه ی سرمونه  به مادرش، البته با واسطه گری پدرش، و میتونم بگم درواقع بهترین هدیه همسرم بود به من، دیدنش واقعا اشک به چشمانم آورد.   پی نوشت1: حالا که اینقدر گل بارون شدم امسال بذارید عکس ِ گلی رو که زن دایی عزیز گل دوست و گل پرورم  به عنوان عیدی بهم  داده رو هم براتون بذارم: گل ِ واقعا ناز ِ من   پی نوشت2: انگار این پست شد نسخه ی دوم پست " روز درختکاری " سال 91 ...
4 ارديبهشت 1393

هنوز خیلی زوده !

نمی دونم  اون مهمان کوچولوی  معصوم 3 یا 4 ساله ی برنامه ی خاله شادونه  به مامان و باباش چی گفته و شنیده بود که اون روز درپاسخ ِ تعریف یک بچه ی خوب گفت: "وقتی  یه چیزی گرونه نمیگم مامانم برام بخره! "     اما می دونم برا اون فرشته ی ناز با اون زبون تازه باز شده ی شیرینش هنوز  خیلی زوده که وارد بازی گرون و ارزون بودن اجناس بشه، از اون روز فکرم درگیر این موضوعه که واقعا چطور میشه هم بچه ها رو اقتصادی و حسابگر بار آورد و هم با واژه های صقیل و خشک و بی روح ِ  آدم بزرگا به این زودی ها  حباب نازک و شفاف دورشون رو که دنیاشونو ناب و بی نظیر کرده به دست خودمون نترکوند؟!     پی ...
1 ارديبهشت 1393