از خونه که زدیم بیرون با کالسکه ای رو به رو شدیم با یک عدد نی نی در داخلش، منتظر بودم پسری بهش اشاره کنه و بگه "نی نی" که در کمال تعجب شنیدم میگه "می می، می می" (دقت دارید که پسر ما معمولا همه چیز رو دوبار تکرار میکنه)، خوب که دقت کردم دیدم نی نیه داشت پستونک میخورد 1 . بعد از صحبت کردن باهاش و گذاشتن سطلی پر از اسباب بازی در مقابلش و نشوندنش در برابر تی وی، خوشحال از اینکه دنبالم راه نیفتاد هنوز پاهایم را به ح م ا م نگذاشته شروع کرد به داد زدن و "مامان دی ، مامان دی" گفتن، با این تصور که پشیمون شده و داره میگه بیا بیرون در رو باز کردم، دیدم با اشاره ی دستش همراهِ فریاد زدنش تلفنی که داره خودشو ...